مدح و مناجات با امام حسن مجتبی علیهالسلام
مینویسم "یا حسن"، حُسنِ ختامش با خودت بر لبم ذکر تو را دارم، دوامش با خودت لحظههای عُمر خود را میسپارم دست تو از سلام زندگی تا والـسلامش با خودت از ادب دور است نزدت دست خالی آمدن زخم آوردم برایت، التـیـامـش با خودت باز هم بال خـیـالم تا بـقـیعات پَـر کـشید من کبوتر میشوم یک روز، بامش با خودت سر به دامان تو خواهم داشت یا زانوی غم؟ اینکه باشد لحظۀ مرگم کدامش، با خودت! از کریمان کم طلب کردن که کفرِ نعمت است حاجتم را هم که میدانی، تمامش با خودت |